گروه جهاد و مقاومت مشرق - کتاب «من کاوه هستم»، پانزدهمین جلد از سری کتاب های یاران ناب است که انتشارات یازهرا (س) به چاپ و نشر آن ها شهره است. این کتاب ها شامل یک صفحه تصویر و یک صفحه خاطرات ناب از شهدا و شخصیت های معروف انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.
پانزدهمین شماره از مجموعه یاران ناب یک ویژگی مهم دارد؛ آن هم اینکه نویسنده این کتاب (علی اکبری مزدآبادی) که مدیر مسئول نشر یازهرا(س) هم هست، این مجموعه جمع و جور را از تحقیقات گسترده اش گلچین کرده. او به تازگی در حال آماده سازی کتابی مفصل و قطور درباره شخصیت و زندگی سردار شهید محمود کاوه است و چکیده ای از آن کتاب را در قالب این کتاب به مخاطبان ارائه داده است.
خواندن «من کاوه هستم» بی شک آنقدر جذب کننده است که مخاطب را به خواندن کتاب «روزگار کاوه» که تبلیغ آن در پشت جلد همین کتاب آمده هم ترغیب می کند.
«من کاوه هستم» 200 صفحه دارد که طی آن 44 خاطره از فرمانده دلیر لشگر ویژه شهدا، سردار شهید محمود کاوه به خواننده ارائه شده است. در این کتاب تمام رنگی، تصاویر بکر و دیده نشده ای از این شهید نیز وجود دارد که هر کدامش، دنیایی از گفتنی هاست.
«من کاوه هستم» قیمت بسیار مناسبی دارد و هر جلد از آن را می شود فقط با 8500 تومان خریداری کرد.
آنچه در ادامه می خوانید، خاطره ای کوتاه از دلِ این کتاب با عنوان «کاوه کومله بوده» است که سید مجید ایافت آن را روایت کرده...
آن زمان شایعات بسیار جالبی در مورد «محمود» بر سر زبان ها بود که کم و بیش از این طرف و آن طرف به گوش ما هم می رسید. مثلا یکی از بسیجی ها که از نیروهای خود تیپ بود، می گفت: «کاوه، عامل نفوذی سپاه توی کوموله بوده.» دیگری می گفت: «کاوه، تا مسئولیت مالی کوموله هم پیش رفته و بعد همه ی پول های کوموله رو برمی داره، چند نفر رو هم میکشه، پول ها رو میارہ توی سپاہ ...» یادم هست بعضی ها قسم هم می خوردند پای حرف های عجیب شان. طرف می گفت: «کاوه اولش کوموله بوده، اما بعد با کوموله حرفش می شه. به خاطر همین، پول های کوموله رو برمی داره، میاد پاسدار می شه.» می گفتم: «آخه رو چه حسابی این حرفو می زنی؟» با جدیت تمام می گفت: «به حضرت عباسی قسم!» حتی یکی از آنها گفت: «من خودم کاوه رو توی لباس کوموله دیدم.»
«کاوه» اسم غلط اندازی بود. در حقیقت بخشی از این شایعات از نام خانوادگی «محمود» نشأت می گرفت که بین کردها بیشتر رواج داشت. بعضی وقت ها که همراه دوستان با «کاوه» می نشستیم، به شوخی به او می گفتیم: «محمود! پاشو پول هایی که از کوموله گرفتی رو بردار بیار با هم تقسیم کنیم، تک خور نباش.»